روز مادر و یازده ماهگی ات
روز مادر که ما به سمت کیش رفته بودیم اما خوب یک روز قبلش هدیه هامو دریافت کرده بودم .. اینم عکس هدیه های بابایی و اونم دایی جونه که سه تایی رفتع بودیم کافه تریا تو ایل گلی یازده ماهگی ات مبارک پسرم...قربونت بشم که هر روز بزرگتر میشی... هشت اردیبهشت دندون سوم و چهارمت رو در آوردی ..و واقعا شلوغ شدی...از همون روزم کامل سینه خیز میری البته آروم و در حد یک متر و اینکه خیلی خیلی شلوغ شدی.و 13 اردیبهشتم خودت از وسایل میگیری و کامل بلند میشی.عزیزم دوستت دریم خیلی زیاد.همچین جیغ میکشی که نگو آخه همش میخوای باهات بازی کنیم .. راستی خیلی خوب کلمه ی الله اکبر رو میگی و کاملا میری به یج...
نویسنده :
مامان مرضیه
14:57